دانلودستان (فرید طاهری)

در این وبلاگ انواع بازی ها و نرم افزارهای بازی های جدید رایانه ای موجود می باشد.

دانلودستان (فرید طاهری)

در این وبلاگ انواع بازی ها و نرم افزارهای بازی های جدید رایانه ای موجود می باشد.

Rage

بازی Rage

تعداد :‌ 6 DVD

قیمت :‌ 7200 تومان

خرید پستی
توضیحات بیشتر :
حقیقت، واقعیتیست دارای ارزش درستی. گاه به زلالی آبگینه و گاه غبارآلود. حقیقت چیست؟ خشم آفریدگار از کفر و بیگانگی یا فقط قوانین فیزیکی حاکم بر دنیای بیرحم و احتمالات و اتفاقات؟ خرافات یا ایمان؟ پایان دنیا؟ اصلاً دیگر اهمیتی دارد؟ حتی آسمان هم رنگ باخته، خورشید دیگر نمی درخشد. دیگر اینجا با جهنم فرقی ندارد. اینجا انتهای دنیاست. اینجا Wasteland است. تمدن؟ چه واژه مسخره ای. تنها چیزی که اهمیت دارد زنده ماندن است، به هر قیمتی. زندگی مثل یک هیولا یا مردن مثل یک انسان؟ واقعاً مساله این است؟ نه، دیگر مساله ای وجود ندارد. واژه ها معنی خود را از دست داده اند. امنیت جای خود را به ترسی همیشگی داده. تنها مامن انسان ها پناهگاه هایست که بعضاً در دل زمین بنا شده. موجودات عجیب و غریب و وحشی، در جای جای این کره خاکی یافت می شوند. کره ای که تا چند سال قبل، میزبانِ تمدنی چندهزارساله بوده. "همه چیز رو به راه خواهد شد." آیا این جمله، شعاریست که پدری به فرزند خود می گوید، چون چیز دیگری ندارد که بگوید یا ریشه در امید وی دارد که یک روز خوب می آید، شاید!؟

[تصویر: Rage_02.jpg]

بخش اول: پشت صحنه - خلق شاهکاری دیگر؟

Doom و Quake نام هاییست که هرکدام انقلابی در سبک FPS ایجاد کردند. وجود این بازیها در کارنامه استودیویی چون id Software، تنها بیانگر این مساله است که موفقیت به هیچ وجه اتفاقی بدست نمی آید. وجود افرادی چون جان کارمک (John Carmack) و تیم ویلیتس (Tim Willits) در این استودیو - که تاثیر به سزایی در پیشرفت و الگو آفرینی بازیهای ویدئویی داشتند - باعث شده که ساخت هر بازی جدید یا ادامه IPـهای قدیمی توسط این استودیو، همواره به خلق شاهکاری جدید بیانجامد. اینبار نیز این شرکت بعد از هفت سال با بهترین بازی خود پا به عرصه رقابت گذاشته. در این بین، کارمک که با طراحی موتور جدید id Software، یعنی id Tech 5، مرزهای خلق تصاویری باورنکردنی (کنسولی) را در هم شکسته، تاثیر به سزایی در مراحل ساخت بازی داشته.

Rage، ابتدا به صورت رسمی در QuakeCon سال 2007، معرفی شد و با نمایش خیره کننده ای که در E3 سال پیش داشت توانست نظر بسیاری از منتقدان و رسانه ها را به خود جلب کند و جوایز بسیاری بدست آورد. در E3 امسال، منتقدان دو ساعت از گیم پلی بازی را تجربه کردند و همه به یک چیز اذعان داشتند؛ Rage شاهکاری دیگر از استادان سبک FPS است. حتی کسانی که تا قبل از تجربه گیم پلی بازی، این بازی را چیزی شبیه به Borderlands و Fallout می دانستند با تجربه بازی سخن به ستایش آن گشودند. از ویژگی های گرافیکی، داستان قوی و پر پیچ و خم بازی گرفته تا سبک و سیاق بازی و جو سنگین آن، همه و همه دست به دست هم دادند تا مدتی دیگر یکی دیگر از ساخته های بزرگان این سبک را تجربه کنیم.

بخش دوم: داستان - پایبند به کلیشه یا خلق دنیای جدید؟

Time Line:

2004: دانشمندان، متوجه شهاب سنگی به ابعاد منهتن شدند که به صورت منحنی وار در فضای دوردست در حال حرکت بود. هیجان ناشی از این کشف علمی کم کم به نگرانی تبدیل شد و دانشمندان پیش بینی کردند که این شهاب سنگ به شکل فوق العاده خطرناکی از نزدیکی مدار ماه عبور خواهد کرد. کمی بعد، لقب Apophis را به شهاب سنگ مذکور دادند.

2024: سیستم درجه بندی تورینو، درجه هفت را به Apophis اختصاص داد؛ بالاترین احتمال برخورد شیئی به زمین که تاکنون اندازی گیری شده بود. آمریکا به صورت عمومی این درجه را چهار اعلام کرد. ناسا و آژانس فضایی اروپا، معتقد بودند که این درجه، طی 12 ماه آینده به 10، افزایش پیدا کرد.

[تصویر: Rage_03.jpg]

2025: پروژه "Eden" طراحی شد. کپسول هایی با نام Ark در اعماق زمین دفع میشدند؛ این کپسولها به گونه ای طراحی می شدند که چند سال بعد از واقعه برخورد شهاب سنگ، در روزی که تعیین شده، بیرون بیایند. هدف این پروژه، حفظ علم و دانش، نمونه های ژنتیکی و همچنین دیگر موارد لازم برای بقای زندگی انسانی بود. هزاران Ark، که قرار بود افراد مهم و دانشمندان در آنها قرار بگیرند، طراحی شد. پروژه به صورتی طراحی شده بود که به افرادی که می خواستند درون Arkـها قرار بگیرند، Nanotrites تزریق میشد. ماده ای تست نشده از جدیدترین فراوریهای علم روز که اجازه می داد فرد مذکور در حالت فریز شده به خوابی فرو رود و از واقعه جان سالم به در برد.

2025-2027: دولت، مهمات جنگی و همچنین آذوقه را در انبارهای مستحکم عظیمی در اعماق زمین ذخیره کرد.

آگوست 2029: شایعاتی مبنی بر برخورد اجرام آسمانی کوچکتر (در جریان واقعه Apophis) به زمین شنیده می شد. پروژه Ark وارد مرحله اجرایی شد.

دسامبر 2029: Apophis، به ماه اصابت کرد و انرژی ناشی از این برخورد، که نیرویی به اندازه هزار میلیارد تن (1,000,000 مگاتن) TNT بود، زمین را تحت تاثیر شدید خود قرار داد. همه کشورها ویران گشتند. شهرها به قدری تخریب شده بودند که گویی از ابتدا شهری بر روی کره زمین وجود نداشته است. همه دریاچه ها و رودخانه ها خشک شدند. گرد و غبار در لایه استراتسفر هوای کره زمین باقی ماند و مانع از رسیدن نور خورشید به سطح زمین شد و زمین برای چند سال متوالی شرایط زمستانی سختی را تجربه کرد. طی یک سال، 80 درصد تمام گونه های زیستی موجود در کره زمین، منقرض شدند.

2035: گرد و غبار کم کم ته نشین شده و بازماندگان شروع به بیرون آمدن از غارها و پناهگاه هایشان کردند؛ به دنیایی که اصلاً شباهتی به قبل نداشت. تمدن بشری از بین رفته و تنها چیزی که باقی مانده است، کورسوهای امیدیست در دل بازماندگان. مردم دسته دسته دور هم جمع می شدند و دسته (clan) هایی را تشکیل میدادند. کمپ های کوچکی برای گریختن از خطرهای ناشناخته دنیای بیرون ایجاد می کردند. دنیایی مخروبه و لم یزرع (wasteland) که اصلاً شباهتی به کره زمین ندارد.

Project Eden: پس از شناسایی شهاب سنگ و بررسی احتمال برخورد آن به زمین، دانشمندان تنها راه بقا و عدم انقراض نسل انسان را فرار از آن به طبقات زیرین سطح زمین دانستند و پس از بررسی و شبیه سازی واقعه، دست به طراحی پروژه ای برای این راه زدند و نتیجه مستقیم تحقیقات آنها، پروژه Ark بود.

[تصویر: Rage_08.jpg]

Ark Project: نتیجه مستقیم پروژه Eden که طی آن، محفظه هایی با تجهیزات ضروری تهیه شد که در هر یک از آنها 12 نفر (از خواص) قرار می گرفتند (که تا حدودی یادآور vaultـهای سری Fallout است). در طول این پروژه فریز شدن انسان ها در این کپسول ها پیشنهاد شد و مورد موافقت قرار گرفت و طی آن ماده ای (Nanotrites) آزمایش نشده، به هر یک از افراد درون این پادها تزریق میشد. نکته جالب این بود که این ماده برای هر یک از این دوازده نفر متفاوت بود و علاوه بر خاصیت سرمازایی، یک قابلیت متمایز در اختیار هر یک از آنها قرار میداد تا بعد از بیرون آمدن از این محفظه ها و با کمک یکدیگر بتوانند خود یک جامعه برای آغاز دوباره تمدن بشری تشکیل دهند.

برخلاف چیزی که قبل از واقعه پیش بینی می شد و یا حداقل همه به آن امید داشتند، پروژه Ark موفقیت آمیز نبوده و تعداد زیادی از کسانی که در کپسول ها قرار گرفتند، طی واقعه برخورد شهاب سنگ نتوانستند جان سالم به در ببرند. شخصیت اصلی بازی یکی از بازماندگان واقعه Apophis است. وقتی در سال 2036 به هوش می آید، متوجه مرگ یازده نفر دیگر می شود (که احتمالاً به دلیل تاثیرات مخرب ناشی از برخورد بوده) و تجهیزات موجود در محفظه نیز به کلی از بین رفته. او هیچ چیز به یاد ندارد؛ حتی هویت خود را نیز فراموش کرده است. حال او مجبور است به سطح زمین بیاید تا شاید چیزی به یاد آورد و از همه مهمتر زنده بماند.

هیچ چیز آنطور که پیش بینی می شد پیش نرفته. موجودات جهش یافته در سرتاسر زمین وجود دارند. راهزن ها و دزدها، طبیعت وحشی تغییر یافته، حیوانات درنده و دیگر خطرات موجود در Wasteland، موجب شده که بازماندگان طعم آرامش را فراموش کنند و در پناهگاه های خود گذران زندگی کنند. بعضی ها تنها منتظر مرگ خود هستند و امید خود را از دست داده اند و برخی هنوز به روزهای بهتر امید دارند. آن چیزی که دولت از اجرای پروژه Eden می خواست (حفظ دانش و تمدن انسانی)، نه تنها به واقعیت تبدیل نشد که به جای آن هرج و مرجی بی پایان همه جا را درگیر خود ساخته. انسانیت جای خود را به قتل و غارت و ترس از آینده داده. آنها تا کی دوام می آورند؟

در این بین باید به نقش کلیدی The Authority اشاره کرد که گویا تاثیر مستقیمی در داستان بازی و اتفاقات حاکم بر Wasteland دارند. هر چند اطلاعات کامل و موثقی از آنها در دست نیست و هدف آنها، چگونگی تشکیل چنین رژیمی و زنده ماندنشان از واقعه مشخص نیست، ولی اطلاعات حاکی از آن است که آنها به دنبال بازماندگان پروژه Ark هستند؛ دلیل آن هم وجود Nanotrites در بدن آنهاست. اینکه آنها با این ماده و بازماندگان Arkـها چه کار خواهند کرد و پشت حکومت استبدادی Authorityـها در Wasteland چه چیزهایی در جریان است، مسائل جالبی خواهد بود که در بازی متوجه خواهیم شد. در کل داستان بازی از حجم و پیچدگی قابل قبولی بهره می برد و دنیای بازی و پس زمینه داستانی آن به خوبی ساخته و پرداخته شده. Rage پتانسیل داشتن روایتی خوب و داستانی set piece محور را دارد. و اگر سازندگان از پتانسیل بالقوهبازی به خوبی استفاده کنند، شاهد بهترین عنوان این استودیو در این بخش خواهیم بود.

[تصویر: Rage_07.jpg]

MADMAXism:

داستان های Post-Apocalyptic یا همان پساآخرلزمان، درواقع یکی از زیرسبک های ژانر علمی-تخیلی است. اتفاقات اصلی این نوع داستان ها که در آن بلایای طبیعی، بمب های اتمی و ... منجر به پایان تمدن می شود، پس از وقوع این فاجعه رخ می دهد که بسته به نوع روایت روند حاکم بر داستان، می تواند بلافاصله پس از وقوع این فاجعه باشد که بیشتر درون مایه آنها، مشقت های پس از فاجعه و به فراموشی سپرده شدن زندگی قبلی یا تبدیل شدن آن به آرمان هر فرد است. بیشتر فضاسازی های انجام شده در قالب داستان یک شکل هستند که از میان آنها می توان به شهرهای متروکه، ساختمان ها و ماشین های اوراق، قحطی آب و غذا و ... اشاره کرد. همچنین نبرد میان غارتگران و صلح طلبان و وجود افرادی سودجو در خلال داستان، ویژگی هایی مشترک میان فیلم های پساآخرالزمان است.

داستان های پساآخرالزمان پس از جنگ جهانی دوم و استفاده آمریکا از بمب اتم و تهدیدات استفاده از سلاح های اتمی در جنگ سرد، محبوبیت فراوانی پیدا کرد. از میان فیلم های شاخص این سبک می توان به The Last Man on The Earth ،Children of Men ، The Matrix و ... اشاره کرد (که البته ماتریکس، با توجه به تم داستانی و فلسفه های آن مد نظر ما نیست). اما مشهورترین فیلم پساآخرالزمان سری فیلم های مکس دیوانه (Mad Max) به کارگردانی جرج میلر، کارگردان استرالیایی - به خصوص قسمت دوم آن جنگجوی جاده (The Road Warrior) - است که مطمئناً دوست داران سینما با نام آن آشنا هستند. مکس (مل گیبسون جویای نام در زمان ساخت فیلم)، در لباس چرمیش جاده های بی انتها را به همراه سگ خود طی می کند، جایی که آب و سوخت در حکم طلا هستند. شهرها همه نابود شدند و استرالیا به سرزمینی ویرانه و لم یزرع (Wasteland) تبدیل شده ... پس از انتشار این فیلم، رمان ها، فیلم ها و بازی هایی با فضا سازی، جهت گیری های داستانی، جو موجود در شهر های فیلم و پس زمینه داستانی مشابه به بازار عرضه شدند که بعضاً موفق هم بودند. در این نسل از بازی های کامپیوتری، شاهد بازی هایی بعضاً موفق بر این مبنا بودیم؛ از Fallout تا Rage، تا حدی که موج خاصی در این میان راه افتاده و زیرسبک پساآخرالزمان با سری مکس دیوانه شناخته می شوند.

[تصویر: Rage_13.jpg]

شهرهای مهم بازی:

Wellspring: بعد از برخورد شهاب سنگ به زمین، قحطی همه گیری Wasteland را فرا گرفته. در این بین تنها جایی که در آن کمبود آب وجود ندارد، Wellspring (سرچشمه) است. می توان گفت به همراه Subway Town جزء کلان شهرهای Wasteland هستند البته نباید انتظار شهری پر زرق و برق از این شهر را داشته باشید، چون همه چیز از تکه آهن ها و وسایل اوراق تهیه شده. Wellspring به خوبی سازماندهی شده و حتی دارای کلانتر و شهردار نیز می باشد. حال و هوای وسترن در تک تک کوچه های آن به چشم می خورد. این شهر، بسیار شلوغ به نظر می رسد و از همه قشری در آن یافت می شوند. قماربازی، خرید و فروش اسلحه و مسابقات Racing از فعالیتهای رایج در این شهر است.

Subway Town: هنوز اطلاعات کاملی از این شهر در دسترس نیست ولی بافت آن به کلی با سرچشمه تفاوت دارد. به دلیل فضای نورانی شهر و استفاده از لامپ های نئونی در جای جای آن، این شهر بیشتر شبیه به توکیو است.

Dead City: قبل از واقعه Apophis، از شهرهای مهم، پر شکوه و جلال و بزرگی بوده اما پس از برخورد شهاب سنگ، تنها چیزی که از این شهر به جای مانده، آسمان خراش هایی ویران شده است. فضای مه آلود و سکوتی سنگین از مهم ترین ویژگی هاییست که با ورود به شهر نظرتان را به خود جلب می کند.

Dr. Kvasir و Elizabeth Cadence:

ظاهراً این دو، در حال انجام پروژه ای تحقیقاتی بودند که مشکلاتی در روند آزمایشاتشان پیش می آید و در نهایت نمی توانند جلوی اشتباهاتشان را بگیرند و موجب پیدایش موجودات جهش یافته و غول پیکری می شوند. می توان آنها را مصوبان اصلی ولی غیر مستقیم گسترش موجودات جهش یافته در سرتاسر Wasteland دانست. بیمارستانی که در آن کار میکردند در Dead City قرار داشته و به همین دلیل است که Dead City پر از Mutantـهای گوناگون و بعضاً عظیم الجثه است. داستان پیرامون آنها در کتاب کمیک بازی روایت خواهد شد.

[تصویر: Rage_06.jpg]

گروه های متخاصم در Wasteland :

The Authority: مهم ترین دسته موجود در بازی که طبق شایعات، تاثیر مستقیمی در داستان بازی دارند. تنها دسته سازمان دهی شده و دارای ارتشی قوی هستند و از قدرت و نفوذ بسیاری بهره می برند. اطلاعات کمی از آنها در دست است. انگیزه آنها هنوز مشخص نیست. بهترین انتخاب بازیباز، پرهیز از رویارویی با آنهاست زیرا به واسطه زره مغناطیسی که دارند، در برابر گلوله مصون هستند. از تجهیزات فوق پیشرفته ای نیز بهره می برند. گفته می شود که آنها در آزمایشات ژنتیکی، از Mutantـها به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده کرده اند؛ در نتیجه Mutantـها جهش ژنتیکی پیدا کرده و به موجوداتی خطرناک، غیرعادی و گونه های به نسبت بزرگتری تبدیل شده اند. در واقع می توان آنها را مصوبان اصلی و مستقیم جهش ژنتیکی بوجود آمده دانست.

The Gearheads: باهوش ترین فرقه موجود در Wasteland هستند. آنها تنها به نیروی خشن و حیوانی خود برای بقا تکیه نکرده و ماشین آلات و اسلحه های پیشرفته ای نیز تولید می کنند که این مساله آنها را به گونه ای مهم و خطرناک تبدیل کرده است. این راهزن ها به دید رسیدن به رستگاری به تکنولوژی نگاه کرده و با یکدیگر پیمان بسته اند که دیگر توسط چرخه طبیعت (mother nature) نابود نشوند. گفته میشود که پایه گذاران این گروه، Arc survivorـهایی بودند که از جامعه بریده اند و راه خود را از دیگران جدا کردند.

Mutants: در حالی که این گونه لزوماً به عنوان یک گونه شاخص، organize شده نیستند ولی اغلب در Wasteland یافت می شوند. هر چند تعدادی از آنها برای استفاده در بخش entertainment در Mutant Bash TV گرداوری شدند ولی تعداد زیادی از آنها، هنوز در Wasteland آزاد هستند. همانطور که گفته شد، شواهد حاکی از آن است که Authorityـها روی آنها آزمایشاتی انجام داده و موجب بروز جهش ژنتیکی در آنها شده اند. Mutantـها بیشتر در Dead City متمرکز هستند و در این شهر می توانید انواع و اقسام آنها را ببینید که بلندی برخی از آنها به 10 فوت هم می رسد.

The Wasted Clan: احمق ترین گروه دشمنان که از سه چیز در زندگی لذت می برند؛ مکانیک ماشین آلات، نوشیدنی الکلی و fight. این موجودات بیشتر در مناطق صنعتی یافت می شوند و دلیل آن هم وجود اشیاء لازم برای پروژه های مکانیکی و ماشینی آنهاست. در مبارزه، از هر مسیری برای رسیدن و ضربه زدن به دشمن استفاده میکنند.

[تصویر: Rage_12.jpg]

The Ghost Clan: دسته ای با ظاهری شیطانی، خطرناک، جسور و ترسناک. بیشتر از شیوه های مخفی کاری در پیشبرد مبارزات خود بهره می برند. این گونه، گونه مورد علاقه idـیست. با مسائل ماورایی (سحر و جادو و ...) سروکار دارند و فداکاری های وحشتناکی انجام می دهند تا شاید در دنیای دیگر به جایگاهی بهتر دست پیدا کنند. حتی ترس از آنها در بین دیگر clanـها نیز مرسوم است. ghostـها حین مبارزه، از مزایای محیطی به عنوان نقاط قوت خود استفاده می کنند. از دیوار بالا میروند و ... که از رویارویی با بازیباز بپرهیزند. هرچند بومرنگ های آنها هم در درگیری های نزدیک و هم دور، این فرصت را به آنها داده تا با آن حساب مهمان های ناخوانده را برسند.

The Jackal Clan: همچنین با نام "The Jackie Clan" شناخته می شوند. در شب ها با صداهایی که از خود در می آورند، آمدن خود را علامت می دهند. نیمی حیوان و نیمی انسان هستند. گروهی خشن و آماده به حمله متشکل از شکارچیان و جنگ جویان که بیشتر شبیه به گله گرگ عمل می کنند تا نیروهای آموزش دیده. خود را با استخوان و شاخ حیوانات آرایش و تزیین می کنند؛ به همین دلیل بیشتر شبیه حیوان به نظر می آیند تا انسان.

The Scorcher Clan: این گونه، معتقدند که شهاب سنگ Apophis، مَرکَب یک نیمه خدا (demigod) بوده، به همین خاطر بر این عقیده هستند که بهره برداری از انرژی آن (که ماهیتی ماورایی دارد)، آنها را شکست ناپذیر می کند. همانطور که از اسمشان برمی آید، به آتش (آن هم به اندازه زیاد) علاقه وافری دارند. رهبر آنها، Reaver نام دارد؛ فردی وحشی که با Shroudedـها دشمنی آشکاری دارد. مقام و منصب خود را با سمبلی از شهاب سنگ نشان می دهد که آن را روی ماشین خود نیز طراحی کرده است. به عنوان یک Scorcher، آتش را دوست دارد.

The Shrouded Clan: از ماسک های گاز و پوششی که روی سر خود دارند، برای مخفی کردن هویت و انگیزه خود استفاده می کنند. آنها کسانی هستند که به نوعی با رهایی از اوهام و خیال های باطل، از دسته خود جدا شده و دور یکدیگر جمع شده اند. مهندسین توانایی هستند و پناه گاه خود را با زیرکی تله گذاری کرده اند، مثل turretـهای اتوماتیک و ... .

[تصویر: Rage_09.jpg]

حواشی پیرامون داستان:

به تازگی اعلام شده که Bethesda و Dark Horse Comics، سری کتاب کمیک Rage را براساس داستان بازی منتشر خواهند کرد. این سری کتاب های کمیک زیر نظر مستقیم کارگردان بازی، Tim Willits خواهد بود و ماجراهای جدیدی از دنیای پساآخرالزمان بازی را روایت خواهد کرد؛ شخصیت اصلی این داستان، زنیست که پس از واقعه Apophis، در میابد که حفظ نسل انسانها و عدم انقراض نوع بشر، لزوماً به معنی عدم انقراض انسانیت نیست. زمین در اثر برخورد شهاب سنگی ویران شده و جمعیت کمی از انسان هایی که در Arkـها قرار داشتند نجات پیدا کردند. ارتش گسترده Authorityـها حکومت استبدادی تشکیل داده و دنیای Wasteland، تحت دیکتاری آنهاست. در این بین یکی از دانشمندانی (شخصیت اصلی که مونث است) که از واقعه جان سالم به در برده می فهمد که Authorityـها در مورد چگونگی تبدیل شدن زمین به این شکل، به تمام نجات یافتگان دروغ گفته و ...

همچنین رمانی نیز بر اساس دنیای Rage و شخصیت های آن به قلم نویسنده و خالق دنیای بازی، متیو جی کاسلو (Matthew J. Costello) نوشته خواهد شد و در تاریخ 30ـُم آگوست امسال، منتشر می شود.

بخش سوم: گیم پلی - تقلید یا الهام؟

امروزه بسیاری از بازی سازان سعی دارند تا با اضافه کردن المان های جدید به ژانرهای متفاوت و یا ترکیب برخی ژانرها، "نوآوری" ایجاد کنند. در بسیاری از موارد، این کار صرفاً برای اهداف تجاری انجام می شود و در نهایت، نتیجه معکوس داده و به شکستی مطلق می انجامد. این نقطه جاییست که Rage به خوبی در آن می درخشد. اگر بخواهیم تعریف درستی از ژانر بازی داشته باشیم باید آن را قلباً یک FPSـ اصیل بنامیم (البته برخی ویژگی های شوترهای مدرن را نیز قرض گرفته) که دارای مایه های کمرنگ نقش آفرینی و شامل بخش های ریسینگ است. بازی از یک مشت بازی ریز و درشت الهام گرفته که از بین آنها می توان بهFallout ،Borderlands ،Motorstorm ، Quake و ... اشاره کرد. البته این مساله هیچ گاه به تقلید ختم نشده و بازی الگوهای خود را ارائه می کند. برای مثال، دریافت ماموریت ها به هیچ وجه شبیه به Fallout یا بازی های RPG شبیه به آن نیست و مکانیزم آن بیشتر شبیه به بازیهای MMO به نظر می رسد که شما به فرد مورد نظرتان برای دریافت ماموریت رجوع کرده و او شرحی از ماموریت به شما می دهد و شما تصمیم می گیرید که آن را انجام دهید یا خیر.

[تصویر: Rage_01.jpg]

بازی دنیای باز است ولی تا حدودی بازیباز محدود می شود، به همین دلیل از عناوین دنیای بازی چون Fallout فاصله می گیرد. سازندگان برای توصیف بازی از "open, but directed" استفاده کردند، به همین دلیل نباید انتظار سیستم explorationـی شبیه به Fallout از بازی داشت، هر چند که بازی به هیچ وجه خطی نخواهد بود. سازندگان دلیل این محدودیت را داستان بازی اعلام کردند، هرچند تاحدودی این ادعا صحت داشته و در مقایسه با Fallout، این بازی از داستانی محوری تر بهره می برد ولی از جهاتی نیز می توان آن را توجیه این کار به حساب آورد، چراکه Fallout نیز از داستان و روایتی خوب بهره می برد و آزادی عمل بازیباز نیز در سطح قابل توجهی قرار داشت.

ریسینگ بازی نیز بیشتر شکل و شمایل سری بازی های MotorStorm را به خود گرفته و ماشین های چهار چرخ بازی از کنار هم قرار گرفتن تکه آهن های بی مصرف و موتورهای اوراق تهیه شدند. البته این قسمت از بازی حرف خاصی برای گفتن ندارد و بیشتر جنبه اکشن آن مد نظر است؛ جایی که شما می توانید ماشین خود را با اسلحه های مختلف تزیین کنید. کسانی که این بخش از بازی را تجربه کردند اظهار داشتند که با پیشروی در بازی و ایجاد تغییرات شخصی روی ماشین خود، این بخش لذت بخش خواهد شد. هر چند که این بخش از بازی، با توجه به ریسینگ های موجود در بازار، چیز خاصی برای ارائه ندارد. ولی با استفاده از ماشین می توانید به نقاط مختلف Wasteland بروید که این ویژگی با توجه به باز بودن و همچنین بزرگ بودن دنیای بازی بسیار کارآمد خواهد بود. همچنین عناصر کمرنگ RPG نیز به انتخاب لباس کارکتر اصلی، ترکیب برخی آیتم های inventory و ساخت موارد جدید، شخصی سازی وسیله نقلیه و ... محدود می شود. برای مثال در قسمت هایی از بازی انتخاب مناسب لباس شخصیت اصلی، بسیار حائز اهمیت خواهد بود؛ مثلاً roughneck suit که دارای armor بیشتری نسبت به بقیه لباس هاست و یا fabricator suit و roughneck suit که هر کدام ویژگی خاص خود را دارند. البته دلیل مهم این تغییر این است که شما بازی را با لباس مخصوص پروژه Ark شروع می کنید.

عمق و سرعت مبارزات بازی بالاست و با توجه به اینکه بازی از سیستم AI پیشرفته ای بهره می برد، مبارزات جذاب تر نیز خواهند شد. گفته می شود، برخی از گونه های دشمنان در بازی (مانند Ghostـها)، به خوبی از ویژگی های محیطی استفاده می کنند که مطمئناً به دلچسب تر شدن مبارزات کمک می کند. حتی برخی از آنها حرکاتی شبیه "Prince of Persia" انجام می دهند یا از در و دیوار بالا رفته و ... این ویژگی در بازی نشان می دهد که حرکات دشمنان scripted شده نیست و هر بار دشمنان در مکانهای مختلف و با استایل های متفاوتی به شما حمله خواهند کرد. حرکات دشمنان در مواقع مختلف نیز جالب و رئال کار شده؛ وقتی دشمنان شما تیر خورده باشند، متناسب با محل برخورد تیر عکس العمل نشان می دهند و اگر تیر به محل حساسی برخورد نکرده باشد، همچنان به مبارزه ادامه خواهند داد. دسته های راهزن نیز از تاکتیک بسیار خوبی در مبارزاتشان استفاده می کنند که به گروه های کوچکتر تقسیم شده و به صورت پراکنده و جدا از هم کاور می گیرند. این ویژگی بیشتر یادآور بازی های مدرن، مانند CoD به نظر می آید تا Doom و Quake.

[تصویر: Rage_14.jpg]

ماموریت های بازی نیز در بعضی موارد چند لایه هستند. برای مثال شخص الف شما را برای به انجام رسانیدن کار i، به شخص ب ارجاع می دهد؛ شخص ب نیز برای انجام کار i، کار j را از شما طلب می کند (چیزی شبیه به برخی ماموریت های Fallout 3). به نظر اگر برای مدت زیادی عکس العملی به ماموریت ها نشان ندهید، پس از مدتی ماموریت مورد نظر شما را در موقعیت deny/accept قرار می دهد. در این زمینه بازی، بازیباز را محدود می کند و بازیباز اگر به جست و جو در محیط و ماموریت های جانبی علاقه داشته باشد، باید یکی از آنها را انتخاب کند.

اسلحه های موجود در بازی نیز شامل هفت تیر (pistol)، شاتگان، assault rifleـی نیمه خودکار، rocket launcher، رایفل دوربین دار، یک ماشین گان تمام اتومات (که مخصوص نیروهای Authorityـیست و Authority Pulse Cannon نام دارد) و striker crossbow می شود. اسلحه های بازی نیز هر چند دارای تنوع زیادی نخواهند بود ولی به دلیل پشتیبانی هر یک از حداقل دو نوع ammo، این قسمت را به تعادلی قابل قبول رسانده. برای مثال pistol موجود در بازی، در ابتدا از تیرهای معمولی استفاده خواهد کرد ولی با پیشروی در بازی، تیرهای "Fatboy" نیز در اختیار بازیباز قرار می گیرند که از قدرت بیشتری برخوردار هستند ولی کمیاب هستند. یا سلاح crossbow که 4 نوع مهمات داشته؛ از electrical bolts گرفته تا Dynamite Bolt و از همه مهمتر mind control bolts (که در مورد آن توضیح خواهیم داد)، که هر یک به کلی روند متفاوتی در مبارزات ایجاد جواهند کرد. وجود اسلحه های سرد (مثل wingstick که در قسمت بعدی به توضیح مختصری در مورد آن خواهیم پرداخت و همچنین electrical bolts) در بازی نیز تا حدودی ابتکار عمل را در اختیار بازیباز قرار می دهند و حتی می توان در بعضی موقعیت های حساس، بازی را به یک اکشن مخفی کاری تبدیل کنید.

یکی از سلاح های ساده اما اساسی و کارآمد بازی، Wingstick، چیزی شبیه به بومرنگ است. این سلاح در مقابل دشمنانی که از ضعف در زره و پوشش رنج می برند - Mutantـها و راهزن ها - بسیار مهلک و کشنده است و معمولاً به جدا شدن سر دشمنان از تنشان می انجامد.

از دیگر قابلیت های جالب crossbow می توان به قابلیت کنترل ذهن اشاره کرد که در طول بازی و به صورت محدود در اختیار بازیباز قرار می گیرد. با استفاده از این قابلیت دوربین به حالت سوم شخص درآمده و شما کنترل دشمن مورد نظر را در اختیار می گیرید و در مدت زمانی محدود می توانید او را به سمت دیگر دشمنان هدایت کنید و سپس، بوم. وجود این قابلیت در مواقعی که دشمنان در نقطه ای تجمع کرده باشند بسیار کارآمد و البته لذت بخش خواهد بود.

[تصویر: Rage_10.jpg]

سیستم سلامتی بازی نیز مانند بسیاری از عناوین این نسل، از مکانیزم بازیابی مجدد اتوماتیک بهره می برد و اگر نتوانید برای مدتی به جای امنی بروید، باز به انتهای خط نرسیده اید و می توانید با یکی از نوآوری های جالب بازی روبرو شوید؛ Extra Life: بدلیل وجود nanotrites در بدن شما، این ذرات نانو می توانند به قلب شوک الکتریکی وارد کنند و یک مینی گیم به نمایش در می آید که باید آنالوگ های کنترلر را در جهات تعیین شده بگردانید تا شوک الکتریکی به قلبتان وارد شود. هر چه سریع تر اینکار را انجام دهید، سریع تر به زندگی برخواهید گشت.

مناطق مختلف بازی نیز از تنوع بسیار خوبی برخوردار است. تاکنون Hager homestead، منطقه Outrigger و شهر سرچشمه (Wellspringe)، شهر مرده (Dead City)، شهر زیرزمینی (Subway Town) و همچنین زندان Authorityـها معرفی شدند. که همه آنها ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند؛ برای مثال بافت شهری سرچشمه بیشتر حال و هوای شهر وسترن را تداعی می کند ولی Subway Town بیشتر حال و هوای مدرن تر داشته و همانطور که گفته شد به دلیل استفاده از لامپ های نئونی در سطح شهر، شبیه توکیو به نظر می رسد.

از همان ابتدای کار متوجه می شوید که Rage، مانند FPSـهای آرکید دیگر - که امروزه کم هم تولید نمی شوند - نیست که 10 نوع سلاح به شما داده و شما را وارد بازی کند. با فشار دادن دکمه back، می توانید به inventoryـ چند صفحه ای خود دسترسی پیدا کنید که شامل تمام چیزهایی می شود که برداشته اید، از موارد قابل استفاده گرفته تا اجناس بی مصرف، که همه را می توانید بفروشید؛ پس اگر علاقه به گشت و گذار و پیدا کردن چیزهای مختلف در محیط بازی و جنازه های دشمنان و ... دارید، بازی به خوبی شما را ارضاء خواهد کرد (البته با توجه به محدودیت زمانی ماموریت های جانبی که به آن اشاره شد باید به زمان نیز توجه خاصی داشته باشید). حالا اگر این سوال برای شما پیش می آید که وزن این وسایل چگونه بر کارکتر بازی تاثیر خواهد گذاشت، Willits در این باره این چنین می گوید:" من تاد هاوارد (اشاره به بازیهای Elder Scrolls و Fallout 3) را دوست دارم، ولی از اسباب زحمت و گرفتاری متنفرم." بله، در Rage خبری از encumbrance system و کندی حرکت به خاطر اضافه وزن کوله پشتی نخواهد بود.

inventoryـ بازی شامل آمار کامل بازی، objectiveـهای بازی و itemـهای پیشرفته مانند ماشین های کنترلی قابل انفجار، turretـهای هوشمند، ربات های عنکبوتی، ربات های دارای مینی گان داخلی که به صورت اتومات دشمنان را مورد اصابت گلوله قرار می دهند، می شود. همچنین می توانید سلاح های خود را نیز در این inventory مشاهده کنید.

[تصویر: Rage_05.jpg]

دستورالعمل هایی نیز در بازی یافت خواهد شد و برای کامل کردن پروسه crafting، شما باید موارد لازم برای تهیه آیتم مورد نظر را تهیه کرده و به صفحه مربوط به crafting در inventory رفته و با فشردن یک دکمه آیتم مورد نظر ساخته خواهد شد.

امروزه بسیاری از تولید کنندگان - هرچند نه صرفاً برای اهداف تجاری - قسمت هایی از بازی را که می توانند در بازی اصلی قرار بگیرند، از بازی خارج کرده و به صورت DLC به فروش می رسانند. به این صورت می توانند درآمد قابل توجهی از این قسمت ها بدست آورند (حتی اگر سازندگان قصد ساخت این قسمت ها بعد بازی را داشته باشند، نهایتاً یک الی دو ماه، آن هم نه به صورت تمام وقت، وقت آنها را بگیرد). کیفیت DLCـها نیز به نسبت بازی اصلی پایین تر بوده و معمولاً مورد توجه قرار نمی گیرند. یکی از نکات نه چندان جالب در مورد قسمت هایی که منتقدین چندی پیش تجربه کردند، برخوردن به قسمت هایی از بازی بود که برای ورود به آنها خرید DLC لازم بوده. وجود DLC، آن هم در مورد قسمت های ابتدایی بازی امر ستایش شده ای نیست؛ هر چند ممکن است این قسمت ها تا زمان عرضه تکمیل نشده باشند ولی وجود DLC برای بازی ای چون Rage با زمان طولانی فرآیند ساختش و آن هم کمی بعد از Tutorial بازی، مساله ای تعجب برانگیز است.

وجود co-op و مولتی پلیر نیز برای بازی تایید شده است وبا توجه به قابلیت های بازی می توان به این بخش از بازی نیز امیدوار بود.

بخش چهارم: گرافیک و صداگذاری: معجزه کارمک، کنسول یا PC ؟

"باورنکردنی"، اصطلاحیست که یکی از منتقدان پس از تجربه بازی روی کنسول X360، برای توصیف ویژگی های بصری بازی به کار برد. حتی نویسنده سایت Worth Playing، طی اظهار نظری جالب، نسخه 360 را برتر از نسخه PC دانسته. به دلیل ویژگی ها و تکنولوژی های پیشرفته در طراحی موتور جدید id Software، این بازی محدودیت های کنسولی این نسل را در هم شکسته. البته با توجه به اطلاعات موجود از جنبه های بصری، نسخه PC بازی عمل کرد بهتری نسبت به کنسول ها دارد، به طوری که کیفیت تکسچرها در PC، دو برابر نسخه کنسولیست ولی کارمک در QuakeCon 2011 (که چندی پیش برگذار شد) به این موضوع نیز اشاره کرد که ساختن بازی برای کنسول ها که معماری فنی آنها ثابت و مشخص است، بسیار ساده تر است و با اینکه قدرت PC ده برابر کنسول هاست، او نتوانسته از ویژگی های PC به نحو احسن استفاده کند. از طرفی ساخت بازی برای PS3 نیز به دلیل در دسترس نبودن تمام حافظه گرافیکی به صورت یک جا، سرعت کمتر بازخوانی از روی بلوری و همچنین نصب تنها قسمت هایی از بازی (به نسبت 360 که بازی به شکل کامل نصب می شود) مقداری چالش برانگیز بوده و همچنین او به تفاوت های بازی بین پلتفورم های مختلف اشاره می کند ولی بازی روی هر سه پلتفورم عالی به نظر می رسد.

[تصویر: Rage_11.jpg]

هر چند که بازی 1080p را پشتیبانی نخواهد کرد ولی با وجود حجم عظیمی از تکسچرها، نورپردازی فوق العاده، فیزیک و انیمیشنی عالی و ... بازی چه در PC و چه در کنسول ها، در 60 فریم در ثانیه اجرا خواهد شد. تمام محیط ها، تکسچرهای باکیفیت و پرتعداد بازی، با استفاده از تکنولوژی مدرن id Tech 5، یعنی megatexture خلق شده اند. این تکسچرها با استفاده از پروسه ای که id، آن را "texture art" نامیده، خلق می شوند که طی آن id محیط های Rage را با megatextureـهای پرجزئیات شکل می دهد. این قابلیت موجب بوجود آمدن محیط های سنگ لاخ و پر از صخره با ارتفاعات گوناگون و متنوع و پوشش گیاهی خواهد شد. به غیر از پوشش گیاهی محیط، تقریباً تمام ویژگی ها و جزئیات محیطی، بوسیله یک megatexture رندر می شوند؛ در مقابل، در روش های سنتی، طراحی تکسچرها به صورت جدا از هم انجام می شد. در نتیجه، این تکنولوژی باعث می شود که بیشتر قدرت واحد پردازنده گرافیکی صرف افکت های بصری و دیگر ویژگی های جالب محیطی و جغرافیایی بازی شود، به طوری که با گشت و گذار در Wasteland تا زمانی که به یک شهر یا ماموریت جدید وارد نشوید، لودینگی مشاهده نخواهید کرد.

البته با توجه به محدودیت های موجود در سخت افزار پلتفورم های موجود، گرافیک بازی بی نقص نیست. مشکل pop-in در بازی به چشم می خورد. برخی از اشیاء موجود از لبه های تیز رنج می برند که البته با توجه به نمایش های بازی این ضعف کم کم در حال برطرف شدن است. انیمیشن صورت شخصیت ها در هنگام صحبت کردن و هماهنگی آن با صداگذاری بازی، با نقصی جزئی همراه است و مقداری مصنوعی به نظر می رسند - که البته شاید از تاثیرات L.A. Noire بر ذهنیت بنده باشد. در کل ضعف های این بخش از بازی بسیار اندک و قابل چشم پوشیست و می توان گفت که Rage به مدد جان کارمک و طراحی id Tech 5، از یکی از بهترین و فنی تری ویژگی های بصری این نسل بهره خواهد برد.

صداگذاری نیز با توجه به نمایش های بازی، در سطح قابل قبولی قرار دارد. در نمایش ها، صداهای محیطی به خوبی برای بازی در نظر گرفته شده. آهنگ پس زمینه نیز در مواقع حساس نواخته می شود که در سطح خوبی قرار دارد ولی همانطور که گفته شد، صداگذاری شخصیت ها با انیمیشن های لب آن ها مقداری ناهماهنگ است.

[تصویر: Rage_04.jpg]

بخش آخر: سخن پایانی

Rage بازی ساختار شکنانه ایست که با تلفیق تعاریف شوترهای مدرن و کلاسیک و تزریق مایه های نقش آفرینی و بخش های ریسینگ به آن، سبک خاص خود را خلق کرده که البته شامل نقص های خاص خود نیز می شود. در این بین باید به تکنیک های انقلابی و ویژگی های خاص بصری بازی که با تلاش های کارمک و ساخت موتور گرافیکی id Tech 5 خلق شده، اشاره کنیم. توجه id به گیم پلی و گرافیک، نه تنها تمرکز تیم سازنده را به داستان کم نکرده که حتی این استودیو در این بخش سنگ تمام گذاشته و داستانی بسیار عالی و پرپیچ و خم خلق کرده که با یک روایت قابل قبول در کنار آن، می توان انتظار یک plot عالی را از بازی داشت. در آخر باید گفت که id Software با عرضه Rage می تواند عنوان دیگری به لیست شاهکارهای الگو آفرین و الهام بخش خود اضافه کند و برای رسیدن به این مهم راه زیادی پیش روی خود نمی بیند.


دوستان و عزیزان دل بازی بسیار زیبای Rage در تاریخ 5 اکتبر 2011 در قالب 6 دی وی دی 5 و همچنین در قالب 3 دی وی دی 9 عرضه شده است و شما هم اکنون می توانید نسخه کامل و بدون نقص این بازی بسیار زیبا را از هم اکنون از قرن مجازی ایرانیان دریافت کنید.سرورانی که این بازی را در قالب دی وی دی 9 میخواهند پس از خرید در قسمت پیغام درخواست خود مبنی بر خرید دی وی دی 9 را قید کنن تا نسبت به درخواستشان اقدام شود.


نکته:این بازی با آخرین آپدیت بازی که توسط تیم اسکیدرو ارائه شده است آماده شده که با این آپدیت مشکل گرافیکی بازی تا حدود بسیار زیادی رفع شده است.






حداقل سیستم مورد نیاز بازی:

* OS: Windows XP SP3, Vista or Windows 7
* CPU: Intel Core 2 Duo or Equivalent AMD
* RAM: 2 GB
* HDD: 25 GB free disk space
* Graphics: 265 MB Graphics Memory
* Sound Card: DirectX 9 Compatible
* DirectX: Version 9



سیستم پیشنهادی بازی:

* OS: Windows XP SP3, Vista or Windows 7
* CPU: Intel Core 2 Quad or Equivalent AMD
* RAM: 4 GB
* HDD: 25 GB free disk space
* Graphics: 512 MB Graphics Memory
* Sound Card: DirectX 9 Compatible
* DirectX: Version 9


کارتهای گرافیک تحت پشتیبانی:

Minimum – GeForce 8800 or  Radeon HD 4200
Recommended – GeForce 9800 GTX or  ATI Radeon HD 5550
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد